کد مطلب:154187 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:118

مختار تصمیمش را تعقیب می کند
مختار متوجه شد كه قاتلان امام به بصره می روند و به مصعب بن زبیر می پیوندند، تصمیم گرفت كه در كشتن آن ها سرعت كند و اظهار داشت:

روش ما ایجاب نمی كند جمعیتی را كه امام را می كشند واگذاریم تا در روی زمین زنده باشند و در امان زیست كنند، در این صورت بدروغ دعوی خونخواهی كرده و بد ناصری برای خاندان پیغمبر خواهم بود، از خدا استمداد می كنم و او را سپاسگزارم كه مرا شمشیری قرار داده كه بدن آنها را قطعه قطعه می كند و از من تیری ساخته كه آنها را به آن مجروح می سازد، و مرا طالب خون ایشان گردانیده و به وسیله من حقشان را می ستاند.

از این وقت مختار در نابود ساختن دشمنان امام پشتكار عجیبی بخرج داد اما عده ای از كسانی كه اراده كشتنشان را داشت از كوفه فرار كردند و در بصره پیش مصعب رفتند مانند عبدالله بن دباس كه محمد پسر عمار یاسر را به جرم اینكه كشندگان امام را پیش مختار معرفی می كند، كشت و از كوفه به سوی بصره فرار كرد [1] .


[1] طبري 667:8.